ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

کسب و کار

یادداشت: آینده بازار کار و یک رقیب جان سخت

نویسنده این یادداشت «معین قدسی» هم‌بنیان‌گذار استارتاپ «واکاویک» است. بدیهی است که در آینده تکنولوژی جایگزین بسیاری از شغل‌ها خواهد شد یا در بیان صحیح‌تر جایگزین صاحبان مشاغل. مدیر بانک دویچه پیش بینی کرده است ...

معین قدسی
نوشته شده توسط معین قدسی | ۱۹ تیر ۱۳۹۸ | ۱۲:۰۰

نویسنده این یادداشت «معین قدسی» هم‌بنیان‌گذار استارتاپ «واکاویک» است.

بدیهی است که در آینده تکنولوژی جایگزین بسیاری از شغل‌ها خواهد شد یا در بیان صحیح‌تر جایگزین صاحبان مشاغل. مدیر بانک دویچه پیش بینی کرده است طی سالیان آینده بیشتر از نیمی از کارکنان این بانک توسط ربات‌ها جایگزین خواهند شد و در یک بررسی دیگر نیز پیش بینی شده که طی ۱۰ سال آینده ۳۹ درصد از فرایندهای دولتی به صورت اتوماتیک انجام می‌شود. در این بین حسابداران تنها ۵ درصد شانش حفظ موقعیت شغلی خود را دارند.

الگوریتم‌های یادگیری ماشین در کارهایی مانند کنترل کیفیت، تشخیص شکست و افزایش بهره‌وری به انسان کمک می‌کنند و به گفته موسسه ملی استاندارد آمریکا، یادگیری ماشین ظرفیت تولید را تا ۲۰ درصد افزایش و هدر رفت منابع اولیه را ۴ درصد کاهش خواهد داد. تمامی این آمار بیانگر این نکته است که ماشین‌ها می‌توانند بهتر از انسان کار کنند و جایگزین دقیق‌تر، سریع‌تر و بهینه‌تری هستند.

اما در این بین نکته‌ای که باید برای شرکت‌های بزرگ مهم باشد، دوری از نادیده گرفتن آسیب‌های هوش مصنوعی به افراد سازمان است. سعی داریم در این مقاله به احترام افرادی که دلیل از دست دادن شغل خود را هوش مصنوعی می‌دانند چند نکته را بررسی کنیم.

داستان جادوگر اوز را فراموش کنید

جادوگر شهر اوز فردی بود که با تعداد زیادی ماشین خودکار و ربات‌های هوشمند شهر را کنترل می‌کرد. شاید تصوری که مدیران بسیاری از سازمان‌ها از هوش مصنوعی دارند به همین شکل است: «هوش مصنوعی وارد سازمان می‌شود و صدها میلیون دلار در هزینه‌های نیروی انسانی صرفه جویی خواهد شد.»

«ملونی وایز»، مدیر عامل «Fetch Robotics» گفته است برای هر رباتی که ساخته می‌شود باید یک فرد را هم برای حفظ و نگهداری آن در نظر بگیریم. وایز معتقد است تکنولوژی باید باعث افزایش بهره وری شود نه جدا کردن افراد از شغل خود. می‌توان این منظور را برداشت کرد که افراد به واسطه استفاده از تکنولوژی باید کارهای باارزشتری را انجام دهند.

ماشین‌ها استراتژیست نیستند

واقعیت این است که ماشین‌ها، آنطور که ما انتظار داریم استراتژیست نیستند. موسسه «مک کینزی» در یک بررسی به این نکته پرداخته است که بهتر است چه کارهایی را به ماشین سپرد. نتیجه بسیار جالب است. هر کجا جنس کار فنی بود ماشین ها اولویت دارند و تا می‌توانید کارها رو اتوماتیک کنید.

اما کارهایی که به خیال پردازی، تجزیه و تحلیل خلاقانه، تفکر استراتژیک نیاز دارند را نمی‌توان به ماشین سپرد، یا حداقل نمی‌توان تمام آن کار را بر عهده ماشین گذاشت. تنها میتوان ۹ درصد از کارهای مربوط به مدیریت و توسعه افراد را بر عهده ماشین گذاشت و حداکثر ۱۸ درصد از فعالیت‌های خلاقانه.

به طور کلی ماشین ها در افزایش بهره وری بسیار قوی هستند ولی مدیران خوبی نیستند.

تکنولوژی با احساسات افراد سروکار دارد

وقتی تکنولوژی وارد سازمان شد و عده‌ای شغل خود را از دست می‌دهند، همگی از خود میپرسند «آیا نفر بعدی من هستم؟»

وقتی افراد در سازمان دچار اضطراب و بحران فکری راجع به از دست دادن شغل خود می‌شوند، بهتر است به آن‌ها فرصت داده شود تا با مفهوم جدید آشنا شوند. شغل مایه آرامش مادی و معنوی ماست و در نتیجه از بین رفتن این آرامش بحران و ناراحتی سراغ افراد می‌آید؛ این بحران هنگامی بدتر می‌شود که افراد حس کنند رقابت را به یک ماشین باخته‌اند. نشریه دیلی‌میل گزارش می‌دهد که ۷۰ درصد آمریکایی‌ها ترس از دادن شغل خود بخاطر ورود تکنولوژی را دارند.

اما یک مدیر هوشمند برای اینکه عده‌ای از کارمندان از ورود تکنولوژی به سازمان دچار بحران نشوند به دو نکته توجه می‌کند:

  • جایگاه تکنولوژی به عنوان مهمان جدید، در کجای چرخه سازمان است؟
  • سعی کنیم تکنولوژی را دوست سازمان معرفی کنیم، تا هنوز از آن دشمن نساخته‌اند.

در سازمان‌های بسیاری حتی با وجود سطح تکنولوژی بالا، هنگامی که مهمان جدید وارد می‌شود حجم زیادی آتش زیر خاکستر به وجود می‌آید و همیشه افرادی خود را در معرض خطر می‌بینند.

به یاد بیاورید همین کامپیوترهایی که نقش اصلی را در امور اداری سازمان‌ها دارند، با ورودشان به چرخه کار چه وحشتی را به دل کارمندان، مخصوصاً از جنس دولتی‌اش انداختند.

دوباره فکر کنید

تکنولوژی شاید جایگزین شغل افراد شود اما نباید اجازه داد تا جایگزین خود افراد شود. یک مدیر باید به این مسئله فکر کند که افراد مختلف سازمان چه توانمندی‌هایی دارند.

همانطور که «جیمز بسن»، به عنوان یک اقتصاددان می‌گوید: «مشکل این نیست که تکنولوژی شغل افراد را می‌گیرد، مشکل اینجاست که ما برای توانمندتر شدن و توسعه فردی افراد سازمان هیچ تلاشی نمی‌کنیم.» بنابراین به حرف اول برمی‌گردیم که «ورود تکنولوژی باید شروع ارزشمند شدن افراد باشد.»

بیایید یک مثال را بررسی کنیم: یک شرکت بزرگ عکاسی را در نظر بگیرید. طی ۱۵ سال اخیر حدود ۱۰۰ نفر از کارمندان کار تگ زدن عکس‌ها (منظره، حیات وحش، پرتره، حیوان، ساختمان و...) را برعهده دارند. اسم این افراد را «عکس‌بین» در نظر می‌گیریم.

به دلیل صرفه‌جویی در هزینه و زمان، شرکت تصمیم به استفاده از تکنولوژی پردازش تصویر برای تگ زدن عکس‌ها می‌گیرد. بنابراین ۱۰۰ نفر شغل خود را از دست می‌دهند. اما اگر شرکت در این مدت روی توانمندی عکس‌بین‌هایی که به عکاسی علاقه‌مند بودند کار می‌کرد، می‌توانست پس از این دگردیسی با تعدادی عکاس همکاری داشته باشد.

بنابراین می‌توانیم تصمیم بگیریم که تکنولوژی جایگزین افراد باشد یا دلیلی برای رشد و توسعه آنها. صاحبان تکنولوژی رفتارهای اجتماعی را تغییر می‌دهند و همین تغییرات باید نیروی کار را تغییر بدهد و ارزشمندتر کند.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی