ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تکنولوژی

ربات‌ها قرار بود مشاغل ما را از بین ببرند، اما صرفا آن‌ها را بدتر کردند

از وقتی یادمان می‌آید، همواره فاصله کمی با انقلاب ربات‌ها داشته‌ایم. در نقطه نظر آرمان‌شهری، تکنولوژی قرار است انسان‌ها را از کارها و وظایف تکراری و خسته‌کننده برهاند و اجازه دهد با بهره‌روی هرچه بیشتر، ...

شایان ضیایی
نوشته شده توسط شایان ضیایی | ۱۵ تیر ۱۴۰۰ | ۲۲:۰۰

از وقتی یادمان می‌آید، همواره فاصله کمی با انقلاب ربات‌ها داشته‌ایم. در نقطه نظر آرمان‌شهری، تکنولوژی قرار است انسان‌ها را از کارها و وظایف تکراری و خسته‌کننده برهاند و اجازه دهد با بهره‌روی هرچه بیشتر، به کارهایی حقیقتا موثرتر رسیدگی کنیم. در نقطه نظر پادآرمان‌شهری اما ربات‌ها مشاغل تک‌تک انسان‌ها را از آن‌ها خواهند ربود، میلیون‌ها میلیون نفر را از کار بی‌کار خواهند کرد و اقتصاد را تا مرز آشوب و فروپاشی پیش می‌برند.

اندرو یانگ، نامزد ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ چنین هشدارهایی را در قلب کمپین تبلیغاتی خود قرار داده بود و می‌گفت که به عقیده او، به درآمد پایه فراگیری نیاز خواهیم داشت که بعد از بی‌کار شدن بسیاری از کارگرها به خاطر اتوماسیون، شکلی بسیار ضروری به خود خواهد گرفت. این بحثی است که بسیاری از مدیران شرکت‌های بزرگ، بعد از شنیدن خواسته‌های کارگران در راستای حقوق پایه بالاتر مطرح می‌کنند: اگر قرار باشد ۱۵ دلار در ساعت حقوق بدهیم، در آن صورت ماشین‌ها هستند که به جای انسان‌ها سفارش مک‌دونالد شما را ثبت خواهند کرد. این تاکتیکی موثر برای ترساندن حداقل برخی از کارگران است.

اما ما معمولا آنقدر درگیر صحبت راجع به پتانسیل‌های ربات‌ها برای تصرف مشاغل‌مان می‌شویم که نمی‌توانیم ببینیم ربات‌ها همین حالا چقدر مشاغل را تغییر داده‌اند - گاهی از اوقات منجر به بهبود مشاغل شده‌اند، گاهی هم نه‌چندان. تکنولوژی‌های جدید به سازمان‌ها ابزارهایی نوظهور برای پایش، مدیریت و ایجاد انگیزه در نیروهای کاری می‌دهند، گاهی از اوقات به اشکالی مضر. خود تکنولوژی شاید ذاتا شرور نباشد، اما کنترل سختگیرانه‌تر کارگران از سوی مدیران کمپانی‌ها و سوء استفاده از آن‌ها برای کسب سود حداکثری را تسهیل می‌کند.

«بنیادین‌ترین مشوق‌های چنین سیستمی همواره وجود داشته‌اند: کارفرمایان می‌خواهند به بیشترین میزان بهره‌وری در میان کارگران خود دست یابند و در عین حال هزینه‌های کار را به حداقل برسانند. مشوق‌هایی برای اینکه کارگران خود را نظارت و پایش کنند و آن‌ها را تحت کنترل خود داشته باشند». این را برایان چن، وکیل پروژه قانون اشتغال ملی در آمریکا می‌گوید: «و اگر تکنولوژی به آن‌ها اجازه دهد که چنین کاری را به شکلی ارزان‌تر و بهینه‌تر به انجام برسانند، طبیعی است که از تکنولوژی دقیقا برای همین کار استفاده خواهند کرد».

نرم‌افزارهای پایش کارگران دورکار که بعد از آغاز پاندمی کووید-۱۹ افزایش چشمگیر فروش را تجربه کردند، به کارفرما اجازه می‌دهند که بر تک‌تک لحظات یک روز کاری کارگر در مقابل کامپیوتر نظارت کند. کمپانی‌های فعال در حوزه دلیوری می‌توانند با سنسورهای حرکتی، تک‌تک حرکات رانندگان خود را پایش کنند، تمام ثانیه‌های اضافه را اندازه بگیرند و به توبیخ رانندگانی بپردازند که در کار خود بی‌نقص نبوده‌اند.

اتوماسیون هنوز به جایگزینی برای تمام کارگران انبارها تبدیل نشده،‌ اما باعث شده که کار شکلی تنش‌زاتر و حتی خطرناک‌تر به خود بگیرد. مدیریت سختگیرانه کارگران، شکلی تازه به خود گرفته است. کارگران فری‌لنسر ممکن است خودشان را گرفتار در دام جعبه سیاه الگوریتم یک اپلیکیشن بیابند که به کارگران اجازه می‌دهد به شکلی دیوانه‌وار با یکدیگر رقابت کنند و قیمت‌ها را آنقدر پایین بیاورند که میزان سود کار، کاملا وابسته به انعام باشد. این یعنی کارگران خیلی ساده باید بر میزان سخاوت یک غریبه ناشناس اتکا کنند. بدتر اینکه کارگران فری‌لنسر کارهای خود را بدون تدابیر محافظتی رایج پیش می‌برند.

در این مثال‌ها ربات‌ها مشاغل را نربوده‌اند، بلکه مشاغل را بدتر کرده‌اند. کمپانی‌ها در حال اتوماتیک کردن مدیریت و نظارت هستند و استراتژی‌های دستیابی به بیشینه سود را به کار می‌بندند. به این ترتیب محیط کار تبدیل به فضایی با هویج کمتر و چماق بیشتر می‌شود.

یک ربات رییس بیشتر از همیشه شما را نگاه می‌کند

در سال‌های اخیر،‌ آمازون یکی از اصلی‌ترین شرکت‌هایی بود که به نام بهره‌وری، شدیدا به اتوماسیون روی آورده - رویه‌ای که معمولا به ضرر کارگران تمام شده است. تاکنون بی‌شمار گزارش مختلف راجع به شرایط ناپایدار و انتظارات نامعقول در مراکز عملیاتی آمازون به گوش رسیده است. رانندگان این شرکت دائما باید با اینکه از سوی هوش مصنوعی نظارت شوند موافقت کنند و آن دسته از کارگران انبار که به اندازه کافی سریع نباشند هم بدون درنگ اخراج می‌شوند.

انتظارات آنقدر زیادی است که در برخی از گزارش‌ها آمده کارگران آمازون مجبور به ادرار درون بطری‌های آب شده‌اند تا وقفه‌ای در کارشان ایجاد نشوند. ربات‌ها صرفا در حال نظارت نیستند و گاهی بخشی از کار را نیز بر دوش می‌کشند. گاهی از اوقات این کار نتایج بهتری به همراه می‌آورد، در موارد دیگر ممکن است شرایط کاری را خطرناک‌تر کند. زیرا اتوماسیون گسترده‌تر می‌تواند به فشار بیشتر بر کارگران منجر گردد. در یک گزارش مشخص شده که در آن دسته از انبارهای آمازون که استفاده گسترده‌تری از ربات‌ها دارند، حوادث بیشتری برای کارگران رخ می‌دهد و آسیب‌های بیشتری متوجه آن‌ها می‌شود.

آمازون اما تنها شرکتی نیست که از اتوماسیون برای نظارت بر کارگران و فشار آوردن به آن‌ها در راستای انجام کار بیشتر استفاده می‌کند. در سال ۲۰۲۰، جاش زیزا از خبرگزاری The Verge به صحبت راجع به رویکردهای مختلفی پرداخت که هوش مصنوعی، نرم‌افزار و ماشین‌ها برای مدیریت کارگران در جاهایی نظیر مراکز تماس، انبارها و شرکت‌های توسعه نرم‌افزارها در پیش می‌گیرند. او به توصیف وضعیت یک مهندس دورکار در بنگلادش پرداخت که توسط برنامه‌ای پایش می‌شد که هر ۱۰ دقیقه سه تصویر از او ثبت می‌کرد تا اطمینان حاصل کند همواره پشت کامپیوتر است. به صورت مشابه، کارگری حاضر در یک مرکز تماس آموخته بود که هرچه از عبارت «متاسفم» بیشتر در مکالمه با مشتریان استفاده کند، امتیاز بهتری در سیستم پایش هم‌دردی مبتنی بر هوش مصنوعی خواهد داشت. گستره وسیعی از تکنولوژی‌های مختلف از راه رسیده‌اند که مدیریت هر دقیقه از یک روز کاری را امکان‌پذیر می‌کنند.

زیزا در مقاله خود نوشت: «در گذشته استخدام مدیران کافی برای اینکه تک‌تک حرکات کارگران در هر ثانیه پایش شود کاری بسیار پرهزینه و پردردسر به حساب می‌آمد، اما اکنون تنها به یک مدیر نیاز دارید. به همین خاطر است که شرکت‌هایی که چنین تاکتیک‌هایی را در پیش می‌گیرند همگی فرمی مشابه دارند: این شرکت‌ها شمار بسیار زیادی از کارگران کم‌درآمد را استخدام کرده‌اند که به راحتی جایگزین می‌شوند و معمولا کارگران پاره‌وقت یا قراردادی هستند. بعد هم یک گروه از کارگران بسیار پردرآمد را داریم که به طراحی نرم‌افزارهای مدیریت آن‌ها می‌پردازد».

بنابر نظرسنجی سال ۲۰۱۸ گارتنر، نیمی از کمپانی‌های بزرگ همین حالا شروع به استفاده از تکنیک‌های غیر سنتی برای نظارت کارگران خود کرده‌اند و به عنوان مثال به تحلیل ارتباطات آن‌ها، جمع‌آوری داده‌های بیومتریک و بررسی اینکه کارگران چطور از محیط کار خود استفاده می‌کنند می‌پردازند. گارتنر انتظار داشت که تا سال ۲۰۲۰ میلادی بالغ بر ۸۰ درصد از کمپانی‌های بزرگ از چنین متدهایی استفاده کنند. در میانه پاندمی کووید-۱۹، این ترند با سرعت بیشتری ادامه یافت زیرا کسب‌وکارها در صدد پایش موج جدیدی از کارگرانی بودند که از خانه کار می‌کردند.

مشکل مربوط به خود تکنولوژی نیست. مربوط به مدیران و ساختارهای سازمانی است که به کارگران به چشم هزینه اضافی نگاه می‌کنند و نه منابعی ارزشمند.

آینده اوبر وابسته به اتومبیل‌های خودران نیست، وابسته به رانندگان است

سرنوشت اوبر قرار بود با اتومبیل‌های خودران گره بخورد.

در سال ۲۰۱۶، تراویس کالانیک، مدیرعامل پیشین اوبر به نشریه بلومبرگ گفت که اتومبیل‌های خودران به «هستی» این شرکت گره خورده‌اند. بعد از تصادفی مرگبار با یکی از اتومبیل‌های خودران اوبر در سال ۲۰۱۸، دارا خسروشاهی، مدیرعامل کنونی شرکت بار دیگر تاکید کرد که این شرکت به هدف خود در راستای دستیابی به سرویس‌های خودران «کاملا متعهد» است. اما در دسامبر ۲۰۲۰ و بعد از سرمایه‌گذاری ۱ میلیارد دلاری، اوبر واحد اتومبیل‌های خودران خود را فروخت. اندکی بیشتر از یک ماه بعد، اصلی‌ترین رقیب اوبر، یعنی لیفت هم مسیری مشابه را در پیش گرفت. اوبر می‌گوید که هنوز کاملا بی‌خیال تکنولوژی اتومبیل‌های خودران نشده، اما مشخصا اتومبیل‌های بدون راننده جایی در هسته مدل تجاری اوبر ندارند، حداقل نه در آینده نزدیک.

کریس فرانک، مدیر رده‌بندی سازمانی در S&P Global می‌گوید: «۵ الی ۱۰ سال دیگر، رانندگان همچنان سهمی بسیار بزرگ از کسب‌وکار اوبر خواهند داشت و احتمالا حتی با وجود تکنولوژی‌های خودران، حتی سهمی بزرگ‌تر از امروز داشته باشند. زیرا همینطور که رشد در هر دو بخش اتفاق می‌افتد، کسب‌وکار هم باید بزرگ‌تر شود. علاوه بر این، رانندگان نیازمند رسیدگی به شرایط‌های پیچیده‌تر مانند جاده‌های بی‌کیفیت یا آب‌وهوای نامساعد خواهند بود».

به عبارت دیگر، اوبر برای درآمدزایی به کارگران نیاز خواهد داشت - کارگرانی که البته اوبر نمی‌خواهد آن‌ها را در چنین دسته‌بندی‌ واضحی قرار دهد.

کمپانی‌هایی نظیر اوبر، لیفت و DoorDash باید با چنگ و دندان بجنگند تا اطمینان حاصل کنند افرادی که به دلیوری‌ها رسیدگی می‌کنند یا مردم را از جایی به جای دیگر می‌برند، جزو کارمندان‌شان دسته‌بندی نمی‌شوند. طی سال گذشته میلادی و در کالیفرنیا، چنین کمپانی‌هایی ۲۰۰ میلیون دلار لابی‌گری برای قانون Propossition 22 کردند که به شرکت‌های حمل‌ونقل و دلیوری مبتین بر اپلیکیشن اجازه می‌دهد کارگران خود را به عنوان پیمانکاران مستقل دسته‌بندی کنند و بنابراین مجبور به ارائه مزایایی مانند مرخصی بیماری، بیمه سلامت و بیمه بیکاری نباشند.

این آینده‌ای است که احتمالا آنقدرها برای کارگران فری‌لنسر خوشایند نباشد. در کالیفرنیا برخی کارگران می‌گویند بعد از تصویب Prop 22، مزایایی که کمپانی‌ها قول‌شان را داده بودند را دریافت نکرده‌اند و به صورت خاص به بیمه سلامت اشاره می‌کنند. کمپانی‌ها می‌گویند چنین کارگرانی حداقل ۱۲۰ درصد از کف درآمد کالیفرنیا را به دست می‌آورند. پیش از اینکه قانون مورد اشاره عملیاتی شود، پژوهش مرکز UC Berkeley Labor Center تخمین زدند که باید منتظر کق درآمد صرفا ۵.۶۴ دلاری به ازای هر ساعت بود.

کمپانی‌ها می‌گویند که به وضوح به رانندگان گفته‌اند که چطور قادر به دریافت بیمه سلامت خواهند بود و این مزیت در اخیترا رانندگانی قرار می‌گیرد که بیشتر از ۱۵ ساعت در هفته مشغول هستند (به عبارت دیگر زمانی که کار را شروع کرده‌اید اما هنوز مسافری ندارید در این تایم به حساب نمی‌آید). جف وتر، سخنگوی ائتلاف رانندگان و سرویس‌های مبتنی بر اپلیکیشن می‌گوید که ۸۰ درصد از رانندگان کمتر از ۲۰ ساعت در هفته و بیشتر از آن‌ها کمتر از ۱۰ ساعت در هفته کار می‌کنند و بسیاری در مشاغل دیگر خود از بیمه سلامت برخوردار شده‌اند.

این دست از شرکت‌ها به صورت معمول تمایلی به صحبت راجع به میزان درآمد کارگران خود نشان نداده‌اند و معمولا فرمول‌های خود را نیز تغییر می‌دهند. در سال ۲۰۱۷، اوبر مجبور به پرداخت غرامت ۲۰ میلیون دلاری به کمیسیون مبادلات فدرال شد، به این خاطر که اطلاعاتی گمراه‌کننده راجع به میزان درآمد در اختیار رانندگان بالقوه قرار داده بود. این کمیسیون متوجه که اوبر ادعا کرده برخی رانندگان ۹۰ هزار دلار در نیویورک و ۷۴ هزار دلار در سان فرانسیسکو کسب می‌کنند، آن هم درحالی که میانگین درآمد در این شهرها به ترتیب ۶۱ هزار دلار و ۵۳ هزار دلار است. DoorDash هم در زمان نه‌چندان دور تصمیم به جمع‌آوری انعام‌ها و استفاده از آن‌ها برای پرداخت پول کارگران دلیوری گرفت. اما این تصمیم آنقدر سر و صدا کرد که لغو شد.

اگرچه اوبر در دوران پاندمی هزینه‌های بیشتری از مشتریان دریافت می‌کند، این پول‌ها مستقیما روانه جیب رانندگان نمی‌شوند. بنابر گزارش واشنگتن پست، اوبر به فاصله کمی بعد از تصویب Prop 22 رویه‌های پرداختی خود به رانندگان کالیفغرنیا را تغییر داد. این رانندگان دیگر سهمی از هزینه سفر ندارند و در عوض براساس زمان و مسافت پول می‌گیرند. مدیرعامل اوبر بعدا با انتقادات مختلف کرده و گفت که تغییر رویه پرداخت هیچ آسیبی به رانندگان کلیفرنیا وارد نکرده و برخی حتی سهم بیشتری از سفرهای خود دارند.

بعد از آغاز مشکل کمبود راننده، اوبر اخیرا اعلام کرد که سرمایه ۲۵۰ میلیون دلاری فراهم آورده که از آن برای پرداخت حقوق بالاتر به رانندگانی که به جاده‌ها بازگردند استفاده می‌کند. این کمپانی خود اذعان کرده که سیستم مشوق جدیدش قرار است موقتی باشد و صرفا تا زمانی ادامه می‌یابد که عدم تعادل میان عرضه و تقاضا از بین برود. در مجموع اما به سختی می‌توان متوجه این نشد که اوبر و لیفت چقدر سریع بازار اپلیکیشن‌های هم‌سفری آنلاین را در مشت خود گرفته‌اند و سپس به شکلی سختگیرانه‌تر رانندگان و مشتریان خود را کنترل کرده‌اند.

یکی از اصلی‌ترین مزایای اقتصادی فری‌لنسری این است که کارگران انعطاف‌پذیری دارند و می‌توانند هر زمان که می‌خواهند کار کنند. یکی از سخنگویان لیفت قبلا گفته: «مردم به این خاطر در لیفت کار می‌کنند که ترجیح می‌دهند آزادی و انعطاف‌پذیری لازم برای اینکه چه زمانی، کجا و برای چه مدت کار کنند را به دست آورند. آن‌ها می‌توانند راجع به پذیرش یا عدم پذیرش یک سفر تصمیم بگیرند، از درآمدی که شکلی بی‌نهایت دارد لذت ببرند و هر زمان که می‌خواهند، به هر میزان که می‌خواهند استراحت کنند. بدون اینکه نیازی به گفتگو با یک رییس باشد. تمام این‌ها کارهایی است که در مشاغل سنتی نمی‌توان انجام داد». این سخنگو اضافه کرده که اکثر رانندگان لیفت شغلی بیرون از این شرکت هم دارند.

اما انعطاف‌پذیری بدان معنا نیست که این شرکت‌ها هیچ کنترلی بر رانندگان و مسئولین دلیوری خود ندارند. چنین کمپانی‌هایی از هرگونه حقه و مشوقی برای سوق دادن کارگران به جهات خاص و مدیریت آن‌ها استفاده می‌کنند و این کار عمدتا با الگوریتم‌ها انجام می‌شود. رانندگان اوبر گزارش کرده‌اند که دائما مورد نظارت قرار می‌گیرند، شرکت هیچ‌گونه شفافیتی نشان نمی‌دهد و کار کردن با اپلیکیشن شکلی انسان‌زدایی‌شده دارد. الگوریتم نمی‌خواهد بداند روز شما چگونه بوده است و صرفا می‌خواهد که به بهینه‌ترین شکل ممکن کار کنید تا سود به بیشینه خود برسد.

کارلوس راموس یکی از رانندگان پیشین لیفت در سن دیگو است که می‌گوید حس می‌کرد توسط اپلیکیشن کنترل می‌شود. او متوجه شد که بنابر ساختارهای مشوق، شرکت لیفت نیازمند رانندگان صبح‌گاهی است، اما در عین حال برایش این سوال پیش می‌آمد که با عدم انجام یک کار به شکل صحیح، «توبیخ» می‌شود یا خیر. او می‌گوید: «گاهی از اوقات اگر چند سفر را پشت سر هم کنسل کنید تا برخی سفرهای مشخص را قبول نکنید، هیچ سفر دیگری گیرتان نمی‌آید. آن‌ها فعالیت شما را در سایه غیر فعال می‌کنند.» این سیستم اولویت‌بندی مخفیانه کارگران چیزی است که بسیاری از رانندگان اوبر و لیفت به وجودش ظن دارند. راموس ادامه می‌دهد: «هیچ راهی برای دانستن اینکه در آن پشت چه می‌گذرد ندارید. آن‌ها جعبه سیاهی برای تبادل اسرار دارند و آن اسرار، متعلق به شما هستند».

کمپانی‌ها اما دست بردن مخفیانه در فعالیت‌های رانندگان را تکذیب می‌کنند. یکی از سخنگویان لیفت می‌گوید: «این به نفع لیفت است که رانندگان بهترین و مثبت‌ترین تجربه ممکن را به دست آورند. بنابراین ما به صورت معمولا با آن‌ها در ارتباط هستیم و مستقیما با رانندگان کار می‌کنیم تا بتوانند درآمد خود را بهبود ببخشند. ما هیچوقت رانندگان را در سایه بن نمی‌کنیم و فعالانه به آن‌ها هشدار می‌دهیم که در خطر غیر فعال شدن هستند».

آینده ابداعات اجتناب‌ناپذیر نیست

ما معمولا به‌گونه‌ای راجع به تکنولوژی و ابداعات صحبت می‌کنیم که گویی اجتناب‌ناپذیر هستند. هر زمان که درآمد کارگران افزایش می‌یابد، می‌گوییم که شرکت‌ها بدون تردید ربات‌ها را جایگزین‌ آن‌ها خواهند کرد. اما این موضوع لزوما حقیقت ندارد و بی‌شمار آژانس انسانی در دنیای ابداعات تکنولوژیک داریم.

چن می‌گوید: «تکنولوژی مجبور به سوء استفاده از کارگران نیست و لزوما این‌طور نخواهد بود که ربات‌ها به سراغ مشاغل تمام ما بیایند. این‌ها نتایجی اجتناب‌پذیر نیستند، تصمیمات انسانی هستند و معمولا توسط افرادی اتخاذ می‌شوند که انگیزه کسب سود بیشتر دارند و مثل هر زمان دیگری در تاریخ می‌خواهند به سوء استفاده از فقرا و طبقه کارگر بپردازند.»

علی‌رغم تمام پیشرفت‌های تکنولوژی، رشد بهره‌وری در سال‌های اخیر روند نزولی داشته است. این پارادوکس چند دهه اخیر است، خصوصا دهه‌های بعد از ۲۰۰۰ که تغییرات تکنولوژیک فراوان داشتیم اما نتوانستیم کمکی به رشد بهره‌وری کنیم. یک دلیل می‌تواند این باشد که به جای مسائل مهم، به سراغ اتوماسیون مسائل جزئی رفته‌ایم. وقتی شرکت‌ها روی اتوماسیون و تکنولوژی‌های پیش و نظارت تمرکز می‌کنند، ممکن است دیگر قادر به اکتشاف حوزه‌های دیگری که بهره‌وری را بیشتر افزایش می‌دهند نباشند: مثلا فراهم آوردن وظایف خلاقانه برای کارگران یا ساخت صنایع تازه. اگر یک مانیتور کاملا روی نظارت سختگیرانه کارهای شما متمرکز باشد، این فعالیت منجر به سوگیری در مقابل کارهای تازه می‌شود، زیرا کارهای تازه را با سهولت کمتری می‌توان پایش کرد.

آنچه شما اتوماسیون می‌کنید از بیشترین اهمیت برخوردار است و تمام رویه‌های اتوماسیون را نمی‌توان به یک اندازه سودده به حساب آورد. نه تنها برای کارگران، بلکه همینطور برای مصرف‌کنندگان، کمپانی و اقتصاد به صورت کلی‌تر. شاید آخرالزمان ربات‌ها هنوز از راه نرسیده باشد. شاید هم از راه رسیده و بسیاری از ما متوجه‌اش نمی‌شویم، عمدتا به این خاطر که داریم داستانی اشتباه را نقل می‌کنیم. مشکل راجع به ربات‌ها نیست، مشکل راجع به کاری است که رییس شما می‌خواهد ربات‌ها انجام دهند.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی