ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فناوری ایران

گفتگوی تشریحی با مدیرعامل شناسا: از پوست اندازی تا سرمایه‌گذاری‌های استارتاپی بزرگ‌تر

«حامد ساجدی» مدیرعامل شناسا، بیشتر عمرش را یک فناور بوده و تا زمان پایان تحصیلات در رشته‌های مرتبط تحصیل داشته است. با افرادی چون شهاب جوانمردی شرکت‌ کوچکی داشته که موفق بودند و با اینکه ...

آرش پارساپور
نوشته شده توسط آرش پارساپور | ۱۲ دی ۱۴۰۰ | ۲۰:۰۰

«حامد ساجدی» مدیرعامل شناسا، بیشتر عمرش را یک فناور بوده و تا زمان پایان تحصیلات در رشته‌های مرتبط تحصیل داشته است. با افرادی چون شهاب جوانمردی شرکت‌ کوچکی داشته که موفق بودند و با اینکه در مناقصه‌ها برنده‌ می‌شدند اما پولی برای ادامه راه این مسیر نداشتند. خودش همواره با این مشکل کمبود نقدینگی در شرکت‌های فناور و برای جوانان همراه بوده و این دغدغه‌ها را می‌شناسد. در سال ۸۲ در بنیاد توسعه فردا شروع به فعالیت کرد و اولین کتاب فارسی در حوزه VC را با همکارانش ترجمه می‌کند و از فضای صرفا فنی وارد فضای مدیریتی می‌شود. بعد از تغییر دولت بنیاد توسعه فردا کمی دچار مشکل می‌شود و در نهایت با برخی از همان دوستانش وارد گروه فناپ می‌شوند. او همیشه آنور میز بوده و مشکلات جوانان را خاطره می‌داند و سعی دارد تا مشکلاتی که خودش داشته گریبانگیر جوانان فعلی نشود.

در دفترش با او به گفتگو می‌نشینیم، دفتری که کتاب‌های اصیل از ادبیات کهن ایران در آن پیداست و بعد از مدتها دورکاری، حالا بیشتر میزبان رییس شناسا می‌شود. با او درباره مسیر کاری شناسا در ابتدای راه، دوران کرونا و مسیر آینده این VC صحبت کردیم و در ادامه درباره وضعیت کلی سرمایه‌گذاری خطرپذیر در اکوسیستم استارتاپی ایران صحبت کردیم. دیدگاه‌هایی که او به طور شفاف و بی‌تعارف درباره این اکوسیستم دارد از دل یک فعال چند ده ساله بیرون می‌آید و اظهار نظر آن جرات خاصی می‌خواهد، جراتی که در صدای آرامش، بسیار روان جاری می‌شود به طوری که سنگینی کلمات کاملا قابل هضم می‌شوند.

او می‌گوید شناسا قصد دارد در سال آینده وارد سرمایه‌گذاری‌های بزرگتری از لحاظ عدد و رقمی بشود و هرچند تاکید دارد با توجه به نرخ تورم و تفاوت نرخ ریال با سایر ارزها، این عددهای بزرگتر آنچنان هم با سرمایه‌گذاری‌های سالهای گذشته تفاوتی ندارند اما در هر حال تاکید دارد که این تغییر و تحول برای رشد اکوسیستم نیاز است. مشروح مصاحبه‌ را با «حامد ساجدی» در ادامه می‌خوانید:

آرش پارساپور- دیجیاتو: یک سوال مشخص در ابتدای صحبت دارم، اینکه چرا شناسا تشکیل شد؟ مگر فناپ کافی نبود

سال ۸۴ که بانک پاسارگاد و گروه مالی پاسارگاد شکل گرفت، مجموعه فناپ به عنوان بازوی آی‌تی این گروه تشکیل شد و هدف این بود به عنوان یک شرکت فناورانه مطرح در کشور و فراتر از کشور شناخته شود. برای رسیدن به این جایگاه هدف فروش یک میلیارد دلاری برای فناپ در نظر گرفته شد در ادامه مقرر شد تا تجربه‌ای که در حوزه سرمایه‌گذاری در فناپ بدست آمده است تکثیر شود و شناسا به عنوان یک واحد کسب و کاری ذیل فناپ فعالیت خود را شکل داد و خرداد ۹۱ به صورت مستقل فعالیت خود را شروع کرد. در توسعه کسب و کارهای نوآورانه مشارکتی و در حوزه فراتر از IT به خلق ارزش بپردازد.   پانزده درصد سهام شناسا در حال حاضر برای فناپ است و بقیه آن برای سایر هلدینگ‌های گروه مالی پاسارگاد است.

بانک پاسارگاد خیلی زود وارد این فضای فناورانه شد، این نگاه به مسیر شما چقدر کمک کرده است؟

خود شناسا هم در زمانی تشکیل شد که هنوز فضای دانش بنیانی شروع نشده بود و اولین استارتاپ ویکند ایران با حمایت و سرمایه‌گذاری ما شکل گرفت؛ خیلی قبل‌تر از برخی شرکت‌ها و هلدینگ‌هایی که امروزه اسم آنها به کرات در این اکوسیستم شنیده می‌شود. در آن زمان خیلی‌ها از ما می‌پرسیدند که چرا چنین کاری می‌کنید و این دلیلش همان نگاه متفاوت مدیریت مجموعه پاسارگاد به حوزه فناوری است. ما همیشه حمایت راهبردی این مجموعه را داشتیم.

این بزرگ بودن بیش از حد هلدینگ و وجود این همه سرمایه دار خرد و کلان در شناسا، با خودش کندی به همراه نمی‌آورد؟

در لایه سهامداری این تکثر وجود دارد. اما در اجرا و عملیات، در ساختار داخلی خودمان این چالاکی وجود دارد؛ ما سعی کردیم در طول سال درگیر بحث‌های مجمع  نباشیم هرچند ساختار قانونی‌ ما در هر حال به این هلدینگ ها مرتبط است و پاسخگوی سهامداران هستیم.

در دوران کرونا فعالیتی داشتید؟

شناسا در دوران کرونا فعالیت خوبی داشت اما بسیاری از آنها اطلاع رسانی دقیقی پیرامونش در اکوسیستم چرا که بیشتر اهل عمل هستیم اگرچه نیاز به اطلاع رسانی برای همراهی و هم افزایی را احساس میکنیم که امیدوارم از ظرفیتها بتوانیم استفاده کنیم.  فضای کرونا باعث شد که ما در همان روزهای اولیه با تامین زیرساخت های لازم و دسترسی به منابع سازمانی، دورکار شدیم و در این دوران کارایی ما در خیلی حوزه ها بالاتر هم رفت. بسیاری از جلسات ما آنلاین برگزار شد و همه چیز سریع‌تر پیش رفت. در این یک سال و نیم اخیر رشدی که ما به لحاظ فرصت سرمایه‌گذاری داشتیم خیلی با سالهای گذشته متفاوت دارد.

یعنی چطور فعالیت کردید؟

در شش ماهه اول امسال نسبت به شش ماهه سال گذشته در همین زمان، حجم سرمایه‌گذاری مصوب ما ۱۱ برابر شده است.

یکی از این موارد دلیلش این نبوده که تیم‌ها در این دوران خیلی بیشتر به سرمایه نیاز داشتند؟

این هم قطعا یکی از دلایل بود اما بیشتر همان شکل گیری فضای پویایی بود که کرونا برای ما ایجاد کرد. سعی کردیم بیشتر مطالعه کنیم و آمار و ارقام بهتر و دقیق‌تری در آوردیم. فضای دورکاری ما را به صورت ناخودآگاه به سمتی برد که داده محوری بیشتر در کارهایمان صورت گرفت.

یک سوال دیگر و بحث کرونا را تمام کنیم، کرونا باعث رشد شما شده اما به طور کلی برای اکوسیستم استارتاپی چطور بوده؟

یک سری از تیم‌ها رسما تعطیل شدند و یا متاسفانه لطمه های جدی خوردند، بخشی از سرمایه پذیران ما نیز که نیامند تعاملات فیزیکی و نیز بر بستر حضور افراد در جامعه بودند از این قاعده مستثنی نبودند.  نمی‌توان این تیم‌ها را نادیده گرفت اما از آنسو هم یک سری تیم‌ها توانستند بسیار موفق شوند. ما خودمان در این دوران در تیم‌هایی سرمایه گذاری کردیم که در فضای آنلاین و فروش آنلاین خیلی فعالیت داشتند. مواردی مانند هوش مصنوعی که به طور مستقیم و غیر مستقیم با این مساله سر و کار دارند نیز پیشرفت خوبی کردند و مورد توجه ما قرار گرفتند .قطعا اگر کرونا نبود همه خوشبخت‌تر بودیم اما کرونا باعث شد که کسب و کارهای سنتی ناگهان تعطیل شدند و هیچ آلترناتیوی برای این شرایط نداشتند اما شرکت‌های فناورانه نگاه‌هایی مدرن و مطالعات بروزی داشتند و به نظر من در کل کمتر آسیب دیدند و توانستند بهتر مقاومت کنند.

قول داده بودم سوالاتم پیرامون کرونا تمام شود اما یک سوال دیگر باقی مانده، برای دوران پساکرونا برنامه ویژه‌ای دارید؟

ما برنامه‌هایی که برای آینده داریم  وابستگی کامل به وجود یا عدم وجود کرونا ندارد. می‌خواهیم وارد سرمایه‌گذاری‌های با چک سایز‌های بزرگتر نیز بشویم، نباید فراموش کنیم به هر حال همچنین نرخ برابری ریال و ارزهای دیگر تغییر پیدا کرده و باید این رقم‌ها را بیشتر کنیم. بیست میلیارد تومان سرمایه‌گذاری الان با چهار میلیارد تومان چند سال پیش چندان تفاوتی ندارد. ما به هم افزایی هم معتقد هستیم و قصد داریم در آینده تعاملات بیشتری با کارآفرینان و سرمایه‌گذاران دیگر داشته باشیم. مساله هم‌سرمایه‌گذاری برای ما فقط بخاطر تامین مالی نخواهد بود و می‌خواهیم طعم‌های متفاوت سرمایه‌گذاری را تجربه کنیم و از تجربیات همدیگر استفاده کنیم. این در کنار حفظ علاقه ما به کسب و کارهای نوپا تر بویژه در مشارکت با شتابدهنده شناسا (تریگاپ ) است.

در این مسیر آینده روی حوزه خاصی سرمایه‌گذاری می‌کنید؟ مثلا مسیر گردشگری را ادامه می‌دهید؟

موضوع گردشگری مدتهاست که موضوع مورد علاقه ماست و در سال ۹۴ هم اولین استارتاپ ویکند گردشگری را حمایت و در برگزاری آن مشارکت کردیم و با تیم‌های مختلفی هم قبل از استارتاپ «شب» صحبت کرده بودیم. می‌خواهم بگویم به این موضوع از پیش علاقه داشتیم اما اساسا باید بگویم ما در شناسا به حوزه‌های «سلامت»، «منابع طبیعی» و «سبک زندگی» علاقه داریم. همه این حوزه‌ها برای ما بنا به دلایل مختلف مهم هستند. به حوزه‌های فناورانه در اینترنت اشیا و بلاکچین و هوش مصنوعی نیز بسیار علاقه داریم و ترکیب این موضوعات فناورانه با همان حوزه‌های مورد علاقه‌مان دیگر ایده‌آل‌ترین حالت برای ما است. همین استارتاپ شب در واقع یک استارتاپ سبک زندگی است و کاملا پتانسیل ورود هوش مصنوعی به خودش را با بیگ‌دیتایی که جمع می‌کند، دارد. با تمام این تفاسیر باید بگویم در حوزه شتابدهی سعی داریم محدودیت‌های موضوعی را در دیدگاه خود نداشته باشیم چرا که با دنیای بازتری از خلاقیت روبرو هستیم و می‌خواهیم ببینیم جوانان به چی فکر می‌کنند.

این حجم سرمایه گذاری موفق داشتید اما یک سوال دارم آنهم اینست که چرا اساسا بسیاری از صندوق‌های سرمایه‌گذاری تمایلی به اعلام رقم سرمایه‌گذاری شده ندارند؟ چرا با شفافیت مقابله می‌کنیم؟

ما عدم شفافیت در کارمان نیست و شاید موضوعی چندان رسانه‌ای نشود اما در نهایت آمارهای ما سوای عرضه به ذینفعان درون گروه، به انجمن VC اعلام می‌شود و در این اکوسیستم نه چندان بزرگ، همه چیز با کمی جستجو مشخص است. اما بگذارید یک مساله را باز کنم که چرا این موضوع چندان در بین وی‌سی‌های ما رایج نیست، علت پنهان بودن این رقم‌ها اینست که اکوسیستم استارتاپی خیلی گردش مالی کوچکتری نسبت به اقتصاد سنتی دارد، رقمی که در سرمایه‌گذاری‌ها ما پیش می‌آید اصلا به چشم نمی‌آید و اعلام و عمومی شدن آنها برای افراد جامعه شاید بسیار ناچیز به نظر برسد. ما در کسب و کارهایی فعالیت داریم که «امید» ریشه اصلی آن است، آنها دنبال پشت و پناهی هستند و می‌خواهند رویای خود را محقق کنند. اما اگر یکی ۲۰ میلیارد تومان در تیمی سرمایه گذاری کند، این رقم حتی پول یک ملک محدود در لواسان نیست و اعلام عمومی آن اکوسیستم را آسیب پذیر می‌کند. به نظر من ملاحظاتی وجود دارد که این رقم‌ها اعلام نمی‌شود تا امیدها با یک سری اظهار نظرات پیرامون این رقم‌ها، از بین نرود.

خروج کردن از تیم‌ها یک چالش بسیار بزرگی برای سرمایه‌گذاران است، برای تحقق این موضوع باید چه کرد؟

ورود استارتاپ‌ها به بورس اصل این مشکل را حل می‌کند. در کنار آن  رقم‌هایی که در اکوسیستم استارتاپی جابجا می‌شود و به عنوان سرمایه تزریق می‌شود، بسیار متفاوت با ارقام رد و بدل شده در صنایع بزرگی مثل فولاد است. اگر یک استارتاپ بتواند در این صنایع تنها یک درصد از این رقم‌ها را جابجا کند، بسیار رقم درشتی خواهد بود و از این جهت به جد معتقدم باید ارتباطی بین استارتاپ‌ها و این صنایع سنتی ایجاد کرد و ادغام و اکتساب را تقویت کرد. از سوی دیگر اندازه بازار ما در ایران نهایت ۸۰ میلیون نفر است و در دنیا ۸ میلیارد نفر و این مساله را نیز نباید فراموش کرد و از همین جهت معتقدم که ورود به عرصه بین‌المللی می‌تواند به این مساله کمک کند. اگر یک استارتاپ ایرانی به بازار جهانی برود و تنها دو سه میلیون دلار که رقم چندان بالایی برای وی‌سی‌های خارجی نیست جذب سرمایه کند، رقم بسیار بزرگی برای یک تیم داخلی است.

شما هیچ کاری برای جهانی شدن تیم‌های خود کردید؟

بسیاری از استارتاپ‌های ما اصالت خوبی به لحاظ موضوع فناورانه و نوآورانه دارند و همواره مورد توجه نگاه جهانی  میتوانستند قرار گیرند. اما خب شرایط کشور همیشه برای جهانی شدن مناسب نبوده است. تیم‌های ما در محرومیت جهانی بودن قرار گرفتند و چندان صاحب تجربه ملموس نیستند که در این شرایط قرار بگیرند. ما سال گذشته یک کمپ توانمند سازی بین الملل راه‌اندازی کردیم و تیم‌های برتر خودمان را با منتورها و سرمایه گذاران ایرانی مقیم خارج و همچنین خود افراد خارجی آشنا کردیم تا تیم‌های ما بتوانند به ادبیات جهانی شدن برسند. در کنار آن به شیوه های مختلف نهاد سازی و تامین ساختار در داخل و خارج از کشور پرداختیم تا موانع حقوقی  و کسب و کاری تعاملات بین المللی را مرتفع کنیم. تصور می‌کنم همه صندوق‌های سرمایه‌گذاری باید کاری هوشمندانه کنند تا تیم‌های ما به این ادبیات برسند و صرفا با یک دفتر ایجاد کردن در خارج کشور به این مهم نمی‌رسیم.  در این مدت سرمایه گذاری استارتاپ ایرانی-خارجی هم شروع کردیم که از همان ابتدا در خارج کشور کار خود را شروع کرده و در حوزه زیرساخت‌های گیم و سایر سرویس‌های سه بعدی مرتیط فعالیت می‌کند و علت اینکه در خارج کشور ثبت شده این بوده که می‌خواهیم با مشتریان بین‌المللی سر و کار داشته باشد هرچند بخش مهمی از تیم در ایران مستقر هستند.

دانشگاهی بودن شما باعث شده که شناسا همکاری با دانشگاه‌ها داشته باشد؟

در سالهای اولیه شناسا فعالیت خود با تمامی مراکز رشد و پژوهشگاه‌ها تفاهمنامه امضا کردیم و  همیشه به جذب ورودی از دانشگاه‌ها علاقه‌مند بودیم و هستیم. دانشگاه‌ها در این چند سال و با وجود افرادی چون دکتر ستاری، خودشان هم بیشتر وارد این فضا شدند و این دغدغه در ما کمتر شد هرچند همچنان این ارتباط وجود دارد و خوشبختانه الان در فضایی هستیم که همه فعالین همه رشته‌های دانشگاهی  با این فضای استارتاپی آشنایی دارند.

در حوزه سرمایه‌گذاری رقابتی در ایران وجود دارد؟

من اعتقاد دارم در حوزه سرمایه‌گذاری هنوز رقابتی مخرب نباید در ایران وجود داشته باشد و به تعبیری اقیانوس آبی است، چرا که کارهای انجام نشده زیادی وجود دارد و اگر همگی باهم فعالیت کنیم، کماکان ظرفیت کار وجود دارد. در کتار این، زمانی که این حجم از مهاجرت سرمایه انسانی در کشور وجود دارد، یعنی همچنان همه باید مطالعه و همکاری و هم افزایی کنیم و تدبیر کنیم که چه باید کرد.

سرمایه گذار خارجی چطور؟ اگر آنها وارد کشور باشند رقیب به حساب می‌آیند؟ اساسا وجودشان را ضروری می‌دانید؟

وجود آنها در کشور چند مزیت دارد چرا که اگر بیایند به بین‌المللی شدن بازار کمک می‌کنند و بهتر از همه ما می‌دانند چطور باید به این فضا رسید. تمام VCهای فعلی در حال حاضر تقریبا هم‌قد هم هستند و حس می‌کنم ورود این وی‌سی‌ها کاری می‌کند تا تکاپوی بیشتری صورت بگیرد. همچنین حضور سرمایه گذار خارجی ادبیات کسب و کار ما نیز از ادبیات محلی فراتر می‌شود و تیم‌ها را به سمت جهانی شدن پیش می‌برد به طوری که به زبان دنیا گفتگو کنند و گزارش دهند. آنها را دنیا دیده می‌کند. من ملاحظات حاکمیت برای ورود این تیم‌ها به ایران را درک می‌کنم اما تصور می‌کنم حضور این تیم‌ها بسیار مفید است. و در تسهیل سازوکار خروج VC   های ایرانی هم موثر خواهد بود.

یک سوال پایانی، چرا باید در ایران یک VC سرمایه گذاری استارتاپی کند؟ همین رقم‌های به زعم شما کمتر از سایر حوزه‌ها اگر در بازارهایی چون مسکن، خودرو، ارزهای مجازی و... سرمایه‌گذاری شوند احتمالا بسیار زودتر و بیشتر به سوددهی می‌رسند، چرا باید یک VC در ایران به فعالیت خود ادامه دهد و پول‌ها را در این تیم‌ها سرمایه‌گذاری کند؟

من به عنوان یک دانش آموخته فنی که همواره در حوزه فناوری هم فعال بوده و هستم،  بخشی از رویای خودم را در شناسا به تحقق رساندم که جوانان رسیدن به اهداف خود را بخاطر مشکل مالی، رها نکنند. اما این یک دیدگاه شخصی است و اگر بخواهیم کلان نگاه کنیم به جواب دیگری هم می‌رسیم. به عنوان مثال گروه مالی پاسارگاد کمتر از یک دهم درصد منابع مالی خود را در شناسا گذاشته است، اساسا اکثر وی‌سی‌ها همین هستند و درصد بسیار پایینی از نقدینگی یک هلدینگ را درون این اکوسیستم می‌آوردند.  آنها طبیعتا امیدوار هستند که مانند روند طی شده در  دنیا، برترین شرکت‌های ایران شرکت‌های فناورانه باشد اما در نهایت آنها منابع بسیار کمی از سرمایه خود را در این راه گذاشتند و اگر به احتمال بسیار کمی هم این ماجرا به شکست بخورد، رقم بزرگی برای هلدینگ از دست نرفته استو این ریسک کاملا موجه است.

اما از وجه دیگری هم خوب است این مساله را ببینیم. به عنوان مثال، کسی که با گوشی هوشمند خود کارهای روزمره‌اش را می‌کند و زندگی‌اش متحول شده اصلا برایش مهم نیست که فلان اپلیکیشنی که با آن کار می‌کند به سوددهی رسیده یا نه، آنها زندگی‌شان تغییر پیدا کرده و تاثیر فعالیت در حوزه VC همین حال زندگی انسان‌ها را دگرگون کردن را هم با خود همراه دارد. این تحول از دل سرمایه‌گذاری در مسکن و بیت‌کوین به دست نمی‌آید و تاثیری در زندگی مردم جهان به آن صورت ندارد. ماموریت VC حتما سود آوری است اما از آن مهمتر اینست که چهره زندگی را در دنیا عوض می‌کند. در همین دوران اگر خرید آنلاین و اپلیکیشن‌های سلامت نبودند کرونا با دنیای ما  چه می‌کرد؟  vcها در کل زندگی بشر را دگرگون می‌سازند. این مهم‌ترین کار آنهاست. به عبارت دیگر، اگر بخواهیم اکوسیستم نوآوری و سرمایه‌گذاری خطر پذیر را ارزیابی کنیم، فراتر از وجه اقتصادی آن، تاثیری که این سرمایه گذاری در حوزه کسب و کارهای نوآور می‌گذارد و جهت زندگی جامعه را تغییر می‌دهد و اثر اجتماعی آن، خوب است مورد توجه قرار گیرد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی